در یکی از بهترین و گران ترین خیابان های مشهد فروشگاه لوازم آرایشی و عطر داشت ، ضمن آن که عطرهایش را با نام و برند خودش در سطح شهر توزیع می کرد اما امان از فروش حداقل ، چه برسد به فروش ایده آل .
می گفت ماهی 2 میلیون بدهی بالا می آورم و عنقریب است ورشکست کنم . آمده بود مشاوره برندینگ به او بدهم تا کسب و کارش بالا بگیرد ولی در کمال تعجب وی گفتم باید مغازه را جمع کنی . باورش نمی شد یک لحظه فکر کرد اشتباه آمده ولی یکی یکی اشتباهاتش را به او یادآور شدم.
اول اینکه یک اسم مذهبی برای عطرش انتخاب کرده بود که این در شهر زیارتی مشهد یعنی خودکشی چون بی کیفیت ترین عطرهای دنیا را متأسفانه در مشهد در قالب سوغات مذهبی به زائرین می فروشند . دوم اینکه محلی که ایشان برای مغازه انتخاب کرده بود نقطه کور خیابان مذکور بود یعنی در نزدیکی تقاطعی بود که به هیچ عنوان به خیابان مذکور و سمت مغـــازه این دوست بزرگـــوار عابر نشتی نمی داد . در نهایت به وی گفتم با 7 سال سابقه فروشندگی کل عطرها و لوازم آرایش داخل مغازه را تبدیل کن به 2 مغازه کوچک در پائین شهر و 2 فروشنده بانو استخدام کن و به آنها فروشندگی آموزش بده و خودت فقط در حال رفت و آمد و تهیه جنس و کالای مطلوب مردم باش .
به نظر من هر فروشنده ای بعد از 5 تا 8 سال فروشندگی باید به فکر گسترش کار از طریق جانشین پروری باشد . در مورد عطرهایی که بازار استقبال نمی کرد روش انتخاب شریک کلیدی را برایش طراحی کردم که در یکی دیگر از خاطره هایم خواهم گفت .
- ۹۴/۱۱/۱۴