خاطرات مشاور کسب و کار

با خواندن این خاطرات شما به مرور زمان با نکات ظریف کسب و کارها آشنا خواهید شد

خاطرات مشاور کسب و کار

با خواندن این خاطرات شما به مرور زمان با نکات ظریف کسب و کارها آشنا خواهید شد

  • ۰
  • ۰

20 بانوی آرایشگر

دقیقاً یک ساعت مانده به افطار وقت مشاوره را تنظیم کردند . مانده بودم آیا می توانم چله ی تابستان در آخرین دقایق گرسنگی و تشنگی از مغزم کار بکشم یا خیر ؟

مراجع یک بانوی آرایشگر بود حدود 45 سال سن و دارای چهره ای مهربان و قابل اعتماد ، هدفش از مشاوره گرفتن رونق کسب و کارش بود .

راجع به فضای فیزیکی آرایشگاهش پرسیدم دیدم فضایش طوری هست که امکانات جدید اضافه می کند لذا پیشنهاد دادم فضای سرو قهره و مطالعه کتاب را هم به سالن انتظارش اضافه کند. بعد از کمی صحبت متوجه شدم ایشان به مسائل روانشناسی و اجتماعی هم علاقه دارند و به همین خاطر پیشنهاد بهتری دادم .

گفتم در مورد مشتریان قدیمی تر که کاملاً به شما اعتماد دارند سعی کنید مشاوره اخلاقی و روانی بدهید که این مستلزم توسعه مطالعات شخصی شما و تقویت توانمندی و مهارت مشاوره است.گفت : از کجا فهمیدید که مشاوره می دهم ؟ گفتم وقتی در سن خردسالی بودم مادرم آرایشگر بود و بانوان با مادرم درد و دل می کردند و عموماً به جواب های خوبی هم می رسیدند لذا چقدر خوب است آن دقایق طولانی کار فرسوده کننده ی شما به یک گفتگوی اثر بخش و مفید تبدیل شود که این در دراز مدت مشتریان وفادار شما را متعدد می کند.

  • ۹۴/۱۱/۱۳
  • میم عین

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی